فهرست مطالب
هنر نگارگری 1
نگارگری قبل از اسلام 5
واما چرا واژه مینیاتورجای نگارگری را گرفت؟ 5
نگارگـری پیش از تاریخ در ایران 5
غارنگـاره های لرستـان – میرملاس 6غار نگاره های همیان – دوشـه – لاخ مـزار 6نگـاره های سفالیـن 7
نقش اندازی بر روی مهـر
7نگـارگری دوره هخـامنشیان
ویژگی های نگارگـری و هنـر بعد از هخامنشیان
جایگـاه نگارگری در هنر اشکـانیان
نگـارگری در دوره سـاسانیان
آثار و بقـایای نقاشی دوره سـاسانیان
نگـارگری و کتاب سازی ساسانیـان
مانی و نگـارگری او
نقش زن در نگارگری ایران
تاریخچه نگارگری معاصر
سنت
نسبت و رابطه سنت و نوگرایی
خصوصیات نگارگری معاصر
نتیجه گیری
هنر نگارگری :
با یورش تازیان و سرنگونی دودمان ساسانی ، هنر نگاره گری هم چون هنرهای دیگر از میان نرفت، بلکه حرکت رو به رشد و گسترش آن کند گردید و این کندی ادامه داشت تا بر روی کارآمدن صفاریان در سال 247 هجری، سامانیان در سال 279 هجری و دیلمیان در سال 316 هجری و فرمانروایی سرداران و پادشاهان ایرانی بر سرزمین اجدادی خویش، هنر به زودی رنگ دیگری به خود گرفت و توجه به نقاشی، این هنر را رواج داد. ایرانیان برای آراستن ظروف لعابی، پارچهها، کتابها، دیوارهای بناها و کاخهای خود سخت علاقه نشان داده و بر مبنای هنر نگارهگری ساسانی آثار خود را پدید میآوردند.
در زمان غزنویان و سلجوقیان آثار بسیار زیبا و ارزندهای از نقاشان به جای گذاشته شده و هنرمندان بیشماری چون ابونصر نقاش و عبدالملک پای به عرصهی هنر نهادند. سبک و سیاق به کار رفتهی ایشان، ویژهی ایرانی و اندکی شبیه نگارهگری دورهی ساسانی بوده است که این سبک تا سدههای هفتم و هشتم ادامه داشت، لیکن نفوذ هنر نگارهگری چینی و مغولی ( با یورش مغولان در سدهی هفتم) آن را دگرگون کرد. در سدهی هشتم نگارهگری و تذهیب مورد توجه بزرگان بوده و پادشاهان محلی نقش بزرگی در ترویج یا زوال آن ایفا کردند. به هنگام یورش تیمورلنگ، تاریخ شاهد کوچاندن هنرمندان به سمرقند است که در میان شماری از آنان نگارهگرانی بودند که هر یک استاد زمان و نادرهی دوران خود بودند. پس از تیمور، شاهرخ و فرزندانش که هنرمند و هنرپرور بودند در خراسان و سایر شهرها نگاره گران و تذهیب کاران را مورد تشویق و احترام قرار میدادند.
هنر نگارهگری در دورهی صفویه روند رو به رشد خویش را ادامه داد و در ادامهی انتقال هنر والای نگارهگری، این هنر از هرات (خراسان) به تبریز و قزوین و اصفهان (پایتخت های دودمان صفوی) ، هنر نگاره گری به درجهی بلندی از نوآوری رسید. با استیلای شاه اسماعیل(930-907 هجری) بر هرات و کوچ استادان به پایتخت او (تبریز) و پس از آن گزینش بهزاد نقاش به سرپرستی کتابخانهی شاهی که در آن هنگام بسیار شبیه به هنرستان هنرهای زیبا بوده، زمینهی پیشرفت چشمگیر این هنر بود.
بهزاد و شاگردان او سبک تبریز را که تا این زمان رایج بود، منسوخ کردند و سبکی نو در نگارهگری پدید آوردند. بهزاد نگارهگری به شیوهی نقاشان چینی را به طبیعت وزندگانی مردم زمان نزدیک ساخت. بیشتر نگارهگران پرآوازهی آن روزگار نیز با او هم آهنگ شدند و این شیوه را پسندیدند و رونق بخشیدند. این مکتب هشتاد سال دوام داشت و استادانی چون مظفرعلی، جلال الدین میرک اصفهانی، مانی شیرازی، میرسیدعلی منصور، صادقی بیگ، درویش محمد، استاد یوسف، کمالالدین حسین، حدیثی اصفهانی، میرابراهیم همدانی، ذهنی یزدی، ملک قاسم نقاش، محمدی هروی، پیری نقاش اصفهانی و... آثاری شگرف را به دنیای هنر عرضه داشتند.